خاک عشق
چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۸۹، ۰۶:۲۶
من به آخر رسیده ام
جاده بی همسفر مانده
کوله بار بی آذوقه
و لب های خشکیده
من به جایی رسیده ام
که در انتظارم
تا همسفر بیاید
خسته نیستم
اما جای خالیش مثل کوله پشتی است بی آذوقه
جای خالیش چون لب تشنه ایست
برای مسافری در راه مانده
منتظر می مانم
چند روزیست که می گویم تا ابد منتظر می مانم...