طراحی با مداد - تخیلی

این طراحی رو با مداد مشکی 8B و مداد اتود در حدود 1.5 ساعت انجام دادم.سعی کردم در اینکار روی یک موضوع خاص تمرکز داشته باشم.موضوع این کار همونطور که مشاهده میکنید در مورد جامعه امروز و معضلات خاص خودش هست، نوع نگاه مردم به افراد درمانده و بیچاره و بی تفاوتی برخی از انسانها به افراد درمانده جامعه میتونه یکی از برداشتهای این کار باشه.برداشت شما عزیزان رو هم دوست دارم بشنوم، داخل نظرات برداشتتون رو از کارم برام بنویسید.

اسکیس تخیلی و سریع از چهره پیرمرد

طراحی سریع و کاملا تخیلی چهره یک پیرمرد که به فکر فرو رفتهدوستان انجام اینکار حدود بیست دقیقه زمان برده

طراحی از روی عکس با پاستل

طراحی چهره پیرمرد-کاملا تخیلی

این کار رو طبق معمول به صورت تخیلی کار کردم،البته با یک تفاوت عمده!این تفاوت هم اینه که این کار رو در محیط سربازی دوره آموزشیم کار کردم،جایی که هیچگونه حال و هوای هنری درش نیست! اما خب یکی از دوستان بنده که علاقه مند هم بودند به من این حال و هوا رو دادند تا بتونم طراحی کنم.طبق معمول میبینید که چهره یک پیرمرد رو کار کردم اما اینبار سعی کردم تغییراتی نسبت به کارهای قبلیم درش ایجاد کنم،امیدوارم که مورد پسند باشه.با تشکر از تمام بینندگان عزیز که لطف دارند و محفل اینترنتی و هنری ما رو با حضورشون گرمتر میکنند.برای همه شما عزیزان آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم.دی ماه 1390

نقاشی پرتره دختربچه

(برای مشاهده در اندازه بزرگ روی عکس کلیک کنید)بعد از مدتی دوباره حس و حالی به من دست داد و این کار رو شروع کردم!البته اول کار فکر نمیکردم تا اینجا پیش بره اما بعد از شروع حس و حالم دوچندان شد و تمام سعیم رو کردم که به بهترین نحو این نقاشی رو تموم کنم.(این نقاشی رو با مداد رنگی و پاستل گچی کار کردم)امیدوارم خوشتون بیاد.یا حق

یکی از ده های اطراف منطقه عنصرود-آذربایجان شرقی

عکس گرفته شده از یکی از کوچه های دهات اطراف منطقه عنصرود در آذربایجان شرقی

کنسرت گروه چکاوک

[http://www.aparat.com/v/5e69fda38cda2060819766569fd93aa55275]نوازندگی زیبای قانون در کنسرت گروه چکاوک-بزرگداشت مرحوم اسدالله ملک

آدرس جدید وبلاگ

سلام میکنم خدمت همه دوستان عزیز که همیشه با ما همراه هستند و با نظرات ارزشمند خودشون کمک به بهبود کار ما میکنند.شما دوستان عزیز از این به بعد میتونید با استفاده از آدرس زیر به وبلاگ خودتون سر بزنید...قدمتون روی چشم.www.hand-art.ir

خاک عشق

من به آخر رسیده ام جاده بی همسفر مانده کوله بار بی آذوقه و لب های خشکیده من به جایی رسیده ام  که در انتظارم تا همسفر بیاید خسته نیستم اما جای خالیش مثل کوله پشتی است بی آذوقه جای خالیش چون لب تشنه ایست برای مسافری در راه مانده منتظر می مانم چند روزیست که می گویم تا ابد منتظر می مانم...

بازگشت-طراحی سیاه قلم به صورت تخیلی